سخنان نيچه-سری سوم
سخنان نيچه-سری سوم
به بركت موسيقي، شورها نيز از وجود خويش كامياب مي شوند.
اگر روزي تصميم بگيريم گوش را حتما بر بهترين استدلالها ببنديم، نشانه اي از شخصيتي قوي را در وجود خويش داريم، يعني خواست گاه و بي گاه حماقت.
هيچ پديده اي اخلاقي وجود ندارد، بلكه تعبيرهاي اخلاقي از پديده ها وجود دارد.
هنر، بيان عدم حضور خوي طبيعي و تجلي پيوندي برتر و قهرمان پرور است.
در جامعه سطح بالا هيچ گاه آنگونه كه منطق ناب مي خواهد، نبايد ادعا كرد كه تنها ما به طور كامل حق داريم.
وزن شعر همان قدرتي است كه تمام ذرات جمله را دوباره منظم ساخته و انتخاب كلمات را ايجاب كرده، انديشه را از نو رنگ آميزي كرده و آن را عجيب تر، غريب تر و مبهم تر مي سازد.
هنرمندان پيوسته شكل و عظمت مي بخشند و جز اين كاري نمي كنند. آنها به ويژه به موقعيت ها و اشيايي شكل و عظمت مي بخشند كه اصولاً انسان در آنها خود را خوب، بزرگ، سرمست، شاد، مقدس و عاقل مي پندارد.
وقتي آدم در خودش به اندازه كافي كمدي و تراژدي دارد ترجيح مي دهد كه از رفتن به تئاتر پرهيز كند.
من فكر مي كنم كه هنرمندان غالباً نمي دانند بهترين استعداد آنها در كجاست، زيرا بسيار پر مدعا هستند و براي مثال با مشاهده گياهان سربلند از توجه به گياهان فروتن غافل مي شوند.
ادامه مطلب